نویسنده: احمد کریمیان




 

یکی از دعاوی صهیونیست‌ها آن است که: «فلسطین متعلّق به یهودیان است؛ زیرا بیش از دو هزار سال، در طول تاریخ، سرزمین آنان بوده است».
آنان این ادعا را طی دو قرن اخیر، چنان در انبوه تبلیغات و هیاهوی سیاسی خویش گنجانده و تکرار کردند و مورد تأکید قرار دادند که برای بسیاری از مردم جهان، این توهّم پدید آمده است که «فلسطین به لحاظ تاریخی، متعلق به یهودیان است»!
تعمّد و اصرار صهیونیست‌ها بر استعمال تعبیر «بازگشت» درباره‌ی مهاجرت یهودیان و تصرّف اراضی فلسطین، از همین منظر ارزیابی می‌شود. همین ادعا، یکی از دست‌آویز‌های ترور و کشتار هر روزه‌ی فلسطینیان، از سوی رژیم صهیونیستی شده است.
صهیونیست‌ها، بر همین اساس، فلسطینیان را اشغالگر می‌خوانند و آن بخش ناچیز از زمین‌هایی را که هنوز در اختیار فلسطینیان قرار دارد، و بلکه حدّفاصل میان دو رود نیل و فرات را که تاکنون در اختیار یهودیان قرار نگرفته است، «زمین‌های اسیر و اشغال شده»، « باز پس گرفته نشده» و ... می‌نامند.
در تبلیغات و تلقینات صهیونیسم، فلسطین، سرزمین یهودیان و ارض مقدس است، و یهود نیز همان ملت مقدس است. از این رو، ملت مقدس که صاحب سرزمین مقدس است، باید بدان بازگردد.
با همین نگاه، صهیونیست‌ها با توسل به یک تحریف تاریخی، «عهد قدیم»را به عنوان تنها مرجع تاریخ عمومی عهد باستان می‌شناسند. بدین منظور، تاریخ فلسطین را در دور‌ه‌ی پیش از میلاد نادیده گرفته و محو کرده‌اند، و تنها تاریخ حضور یهود در این سرزمین را موردتوجه قرار می دهند.
وایتلام، تاریخ‌نگار آمریکایی، بهترین کسی است که در کتاب جعل تاریخ اسرائیل باستان و مسکوت گذاردن تاریخ فلسطین به این موضوع پرداخته و نشان داده است که چگونه مغرب زمین فلسطین را جز میهنی برای یهودیان نمی‌شناسد و کوشیده است با تحریف حقایق، تاریخ فلسطین را، جز در دوره‌ی یهودی آن، حذف و انکار نماید.(1)
هنری کابوت لودچ، رئیس کمیته‌ی روابط خارجی کنگره‌ی آمریکا، طی نطقی که در سال 1922م در بوستون ایراد کرد، گفت:
این یک امر منطقی و تحسین‌ برانگیز است که یهودیان سراسر جهان، خواستار بازگشت هم‌کیشان خود به سرزمینی باشند که مهد ایشان بوده و در آن هزاران سال زیسته و مبارزه‌کرده‌اند. (2)
در این جا چند نکته قابل تأمّل است:
1. در تاریخ چند هزار ساله‌ی فلسطین، چه مدت یهودیان در آن حکم رانده‌اند؟
نمودار تاریخی زیر، این پرسش را پاسخ می‌دهد.
2. آیا یهودیان امروز در جهان، به راستی افراد یک قوم و متعلق به یک نژادند؟
به عبارت دیگر، آیا یهودیان هند، حبشه، عرب، روس، خزر، اروپای شرقی و غربی و ... همگی پیوند نژادی واحدی دارند؟
در پاسخ بایدگفت: علاوه بر آن که پژوهش‌گران یهود، خود، آن را نفی می‌‌کنند، ترکیب جمعیّت امروز اسرائیل نیز نشان می‌دهد که یهودیان از هیچ وحدت قومی و نژادی برخوردار نیستند و به همین جهت ارباب‌نظر، آنان را «جمعیت‌های یهودی» می‌شناسد، تا «ملت یهود».
3. آیا حضور قومی در برهه‌ای از تاریخ، در یک منطقه از جهان، می‌تواند به لحاظ قوانین و عرف بین‌المللی، پس از هزاران سال، متعلق به بازماندگان (فرضی) آن قوم باشد؟
ناگفته پیداست که با پذیرش این امر، بسیاری از مرزهای قانونی امروز کشورهای جهان، بر هم خواهد خورد و باید تعداد زیادی از کشورها، از نقشه‌ی جغرافیایی محو، و کشورهای زیادی به وجود آید.
نمودار سیطره‌ی قوم‌ها و ملت‌های مختلف بر فلسطین از سده‌ی هجدهم پیش از میلاد تا عصر حاضر (3)

 

دوره‌ی تاریخی

قوم حاکم

سال‌های حکومت

1710-1480/ پ.م

ساکنان اصلی فلسطین یعنی کنعانیان، سپس مصریان و آن‌گاه هکسوس

230

1480- 1350/ پ.م

مصریان

130

1350-1290/ پ.م

حیثیون

60

1290- 1154/ پ.م

مصریان

136

1154- 1000/ پ.م

حاکمان محلی (کنعانیان، فلسطینیان، یهودیان)

154

1000- 927/ پ.م

یهود (داود و سلیمان)

73

927- 722/ پ.م

یهود (اسرائیل و قبایل ده‌گانه)

105

722- 586/ پ.م

یهودا

136

586- 538/ پ.م

بابلی ها

48

538- 330/ پ.م

ایرانیان

208

330- 323/ پ.م

یونانیان

7

323- 200/ پ.م

مصریان

123

200- 142/ پ.م

سلوکیان سوریه

58

142- 70/ پ.م

یهودیان مکابی بر بخشی از فلسطین و سلوکیان نیز بر بخشی دیگر

72

70- 63/ پ.م

ارینیون

7

63/ پ.م- 614/م

رومیان

677

638- 1085 /م

ایرانیان و سپس رومیان و آن‌گاه اعراب مسلمان

447

1085- 1099 /م

مسلمانان ترک

14

1099- 1291/م

صلیبی‌ها بر بخشی از فلسطین و مسلمانان ترک و عرب بر بخشی دیگر

192

1291- 1517/م

مسلمانان مصری

226

1517- 1918/م

ترکان عثمانی

410

1923- 1948/م

دولت بریتانیا

25

1948- امروز

دولت اشغالگر صهیونیستی

 


گارودی می‌نویسد:
آن چه صهیونیست‌ها به عنوان «حقوق تاریخی» خود نسبت به خاک فلسطین ادّعا می‌‌کنند، تنها مبتنی بر حکومت 73 ساله‌ای است که به گمان ایشان، داود و سلیمان، در فاصله‌ی سال‌های 927- 1000 پیش از میلاد، در فلسطین داشته‌اند.
چنان‌چه به لحاظ حقوق بین‌الملل، چنین حقّی قابل مطالبه باشد، جهان یکپارچه به آشوب و هرج‌و‌مرج خواهد کشید.
در این صورت، چرا ایتالیایی‌ها ادّعای (حقوق تاریخی) بر فرانسه را مطرح نکنند که از زمان ژول سزار، رومی‌ها مدتی بسیار طولانی‌تر بر گُل= Gaule (فرانسه قدیم) حکومت رانده‌اند تا پادشاهان اسرائیلی بر فلسطین؟
چرا سوئدی‌ها ادّعای مالکیت بر نورماندی (ایالت مشهور در غرب فرانسه)، انگلستان و جزیره‌ی سیسیل را به نام اجداد خود که اهل نورماندی بودند، مطرح نسازند؟ (4)
با همین منطق صهیونیستی، ایران نیز می توانست نسبت به تمام کشورهای همسایه‌ی خود و سرزمین‌های دیگر، ادّعای تملّک کند؛ زیرا این مناطق، در بسیاری از مقاطع تاریخی، در قلمرو حاکمیّت این کشور بوده است. هم‌چنان که ترکیه نیز به عنوان میراث‌خوار حکومت و کشور پهناور عثمانی، می‌توانست بر بخش‌های وسیعی از خاورمیانه، اروپا و شمال آفریقا، ادّعای مالکیّت داشته باشد و...
حقیقت آن است که ادّعای یهودیان در تملّک سرزمین فلسطین، یک مفهوم توراتی محض است و عهد قدیم در موارد فراوان، بنی‌اسرائیل را وارثان این سرزمین معرفی کرده است؟ از جمله:
- سِفر پیدایش، فصل 15، جمله‌ی 18، می‌گوید:
آن روز خداوند با ابرام عهد بست و فرمود: من این سرزمین را از نهر مصر تا رود فرات به نسل تو می‌بخشم.
در سِفر لاویان، فصل 20، جمله‌ی 24 گفته است:
قول داده‌ام سرزمین ایشان را به شما بدهم تا آن را به تصرّف خود درآورده، مالک آن باشید.
و در سِفر اعداد، فصل 33، جمله‌های 50- 55 چنین آمده است:
خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل بگویید: وقتی که از رود اردن عبور کردید و به سرزمین کنعان رسیدید، باید تمامی ساکنان‌ آن جا را بیرون کنید... من سرزمین کنعان را به شما داده‌ام، آن را تصرّف کنید و در آن ساکن شوید... اگر تمامی ساکنان آن جا را بیرون نکنید، باقی‌ماندگان، مثل خار به چشم‌های‌تان فرو خواهند رفت و شما را در آن سرزمین آزار خواهند رساند. (5)
بر اساس همین اندیشه توراتی، سران صهیونیسم، همیشه و همه جا، خود را مدّعیان سرزمین فلسطین اعلام کرده‌اند.
موشه‌دایان، وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی، می‌گفت:
اگر تورات از آنِ ماست و ما خود را ملت تورات می‌دانیم، پس شرعاً بر ماست که تمام اراضیِ تصریح شده در آن را تصرّف کنیم. اراضی قضات و آباء، زمین‌های اورشلیم وحبرون (الخلیل) و اریحا و سرزمین‌های دیگر. (6)
مناخیم بگین نیز در کتاب عصیان: داستان ارگون (ص 335) اعلام داشته است:
به زودی سرزمین اسرائیل بزرگ، به طور کامل و برای همیشه به ملت اسرائیل سپرده خواهد شد. (7)
گلدامایر، نخست‌وزیر اسبق رژیم اشغال‌گر قدس، حتی به خود اجازه داده بود که گام را فراتر نهاده و بگوید:
اصلاً ملتی به نام فلسطین وجود ندارد... قضیه چنین نبوده است که ما بیاییم و آن‌ها را از کشورشان بیرون کنیم و سرزمین آن‌ها را اشغال نماییم. چنین کسانی اصلاً وجود نداشته‌اند. (8)
در حقیقت این سخن، تعبیر دیگری از شعار صهیونیستی «سرزمین بدون ملت، برای ملتی بدون سرزمین» به شمار می‌آمد که در سده‌ی نوزدهم، از سوی صهیونیست مسیحی، لرد شافتس بری، مطرح شده بود.

پی نوشت ها :

1- عبدالمجید همو، اعوان الیهودیة علی احتلال فلسطین، ص 99-100.
2- وی در دنباله‌ی همین سخنان، گفته است: «این مسئله برای من قابل تحمّل نیست که اورشلیم و فلسطین، تحت سلطه‌ی پیروان محمد باشد … باقی ماندن اورشلیم و فلسطین که در نظر یهودیان و مسیحیان از قداست ویژه برخوردار است، برای سالیان دراز در دست ترکان عثمانی، لکه‌ی ننگی بر چهره‌ی تمدّن است که باید زدوده شود.» (ر.ک: رضا هلال، المسیح الیهودی و نهایة العالم، ص 70).
3- ر.ک: توضیحات هشام عواض در ذیل صفحه‌ی 250 کتاب الیهودی العالمی.
4- روژه گارودی، ماجرای اسرائیل صهیونیسم سیاسی، ترجمه‌ی منوچهر بیات مختاری، ص 6.
5- برای دیدن موارد بیش‌تر، ر.ک: سفر پیدایش، فصل‌ها و جمله‌های زیر:
(فصل 12، جمله‌ی 7)، (فصل 13، جمله‌های 14-15)، (فصل 28، جمله‌های 13-14)، (فصل 35، جمله‌ی 12)، (فصل 17، جمله‌های 4-8).
6- روچیه جارودی، الاساطیر المؤسسة للسیاسة الاسرائیلیه، ترجمه‌ی محمد هشام، ص 225، (به نقل از: جیروزالم پست، مورخ 16/8/1967/م).
7- همان، ص 226.
8- روچیه جارودی، محاکمة الصهیونیة الاسرائیلیه، ص 48، (به نقل از ساندی تایمز، مورخ 15/6/1969/م).

منبع :کریمیان، احمد، (1384)، یهود و صهیونیسم: تحلیل عناصر قومی، تاریخی و دینی یک فاجعه، قم: مؤسسة بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّة قم)، چاپ دوم.